مدل اول یک همبستگی ساده را بین دو متغیر نشان می دهد اما مدل دوم کاملا وضعیتی متفاوت است و می بینیم که دو متغیر اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی مدلی را تدوین کرده اند که در آن هم اعتماد اجتماعی بر مشارکت اجتماعی تاثیر می گذارد و هم در سوی دیگر مشارکت اجتماعی بر اعتماد اجتماعی تاثیر می گذارد. هرگز این پدیده با شکا اول که یک رابطه ی هم بستگی است نباید اشتباه گرفته شود. در حقیقت در اینجا ما بر خلاف شکل اول یک تاثیر متقابل داریم و به گونه ای یک حلقه ایجاد شده است. چنین مدل های ساختاری با این شکل تدوین مدل را مدل های بازگشتی (recursive model) می خوانند.
در واقع در مدل های ساختاری گاهی ما شاهد اثرات متقابل یا دو سویه هستیم و محققین نشان داده اند که چنین مفروضه هایی به لحاظ روش پژوهش امکان پذیر است.
اما باید دید از لحاظ نرم افزاری دوستانی که در کلاس های ایموس آکادمی شرکت نموده اند در مواجهه با چنین روابط بازگشتی چگونه باید عمل کنند.
اولا باید بدانند که در رسم شکل این نوع مدل ها در ایموس باید دو پیکان رسم نمایند. یعنی یک پیکان یک طرفه از سمت متغیر اول به دوم و بعد یک پیکان یک طرفه هم از سمت متغیر دوم به اول. خوب تا اینجای کار بدون ایراد جلو می رود اما نکته مهم اینجاست که در مدل های بازگشتی با این تاثیر های متقابل، به طور ضمنی خطاهای هر متغیر(هر متغیر وابسته یک خطای باقی مانده دارد. پس در اینگونه مدل ها، هر دو متغیر دارای خطا هستند زیرا هر دو هم زمان هم مستقل و هم وابسته هستند) با یکدیگر همبسته هستند. چرا که وقتی دو متغیر بر هم تاثیر متقابل گذارند بدیهی است که متغیر های باقی مانده ی در نظر گرفته نشده در مدل، که در کلاس ها خطای باقی مانده خوانده می شد باید با هم همبستگی داشته باشند. بنابراین مدل را بدرستی ترسیم و اجرا می کنیم.(مرادی، 1395)
تکته نهایی اینکه در کتاب کلاین 2005 که در سایت برای دانلود قرار داده شده و یکی از کتاب های مرجه مدل سازی معادلات ساختاری است بیان شده است که اتفاقا مدل های بازگشتی به جهان واقعی نزدیک تر هستند چرا که بسیاری از متغیر های جهان بر یکدیگر تاثیر متقابل و دو سویه دارند اما در نهایت به دلیل اینکه اطلاعات و مشاهدات چنین مدل هایی را باید از مطالعات پیمایشی طولی بدست آورد و همچنین بدلیل اینکه ممکن است تعداد مجهولات معادله ساختاری از تعداد معادلات آن بیشتر باشد و این باعث غیر مشخص شدن پارامتر های مدل شود محققین تمایلی به استفاده از چنین مدل هایی را ندارند(کلاین، 2005).
منبع: دکتر محسن مرادی
درباره این سایت